باید فاتحه امنیت جامعه را بخوانیم اگر رویه غلط فعلی را اصلاح نکنیم!
خبرمهم: مأمور باید در چهارچوب قانون و بدون ترس بتواند از سلاح خود در مواقع نیاز استفاده کند، اگر اقتدار پلیسی خدشهدار شود، دیگر آنجا جای زندگی نیست!
نوع شهادت سرهنگ دوم “علی اکبر رنجبر” جانشین پاسگاه انتظامی بیدزرد شیراز در درگیری با اراذل و اوباش و واهمه پلیس در به کارگیری اسلحه در مقابل بر هم زنندگان امنیت جامعه و شهروندان، میتواند هشداری جدی به مسئولان کشورمان باشد؛ در این خصوص ۵ نکته قابل تامل وجود دارد:
به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، در وهله نخست اگر نگوییم هر روز، شاید به جرأت بتوان گفت که هر هفته خبری از درگیری مأموران ناجا با اراذل و اوباش و بعضیاً حمله اراذل به مأموران در فضای مجازی و توسط کانالهای معتبر مخابره میشود که مأموران بنا به دلایلی از سلاح گرم خود استفاده نکردهاند!
در مقابل، هر هفته خبری از اروپا و امریکا مخابره میشود که پلیس به یک فرد مشکوک ۱۳ گلوله شلیک کرد یا به رگبار بستن فردی با تیغ موکتبری در دست. (حتماً شما هم برخی فیلمها را دیدهاید ۱۰ یا ۱۵ پلیس در مقابل یک نفر).
دوم: سرانه هر پلیس به ازای ۱۰۰ هزار نفر در ایران حدود ۷۱ نفر است که ما جزء ۱۰ کشور ضعیف در این زمینه در جهان هستیم همین عدد برای امریکاییها، ۲۸۴ برای پاکستان ۱۸۱ و برای ترکیه ۵۲۴ نفر است؛ پس به این نتیجه میرسیم ما در دنیا از لحاظ آماری و حتی نسبت به همسایگان خود بسیار عقب هستیم!
سوم: بارها از مظلومیت پلیس در سالهای اخیر شنیدهایم، اغتشاشات ۸۸، درگیری با دراویش در خیابان گلستان هفتم در تهران و شهادت جمعی از مأموران ناجا، اعتراضات خوزستان؛ مأموری که ساقی آب بود برای مردم ناجوانمردانه شهید شد، درگیری اوباش در ساری با مأموران در همین هفته و نهایتاً مورد اخیر که منجر به شهادت ستوانیکم علی اکبر رنجبر در بید زرد استان فارس شد.
چهارم: متأسفانه در سالهای اخیر دانسته یا نادانسته برخی از سلبریتیها به زیر سئوال بردن پلیس شروع کردند، کمکم این مطلب به بازیکنان فوتبال هم رسید در ادامه برخی از نمایندگان مجلس هم از قافله عقب نماندند (که حتماً شما عزیزان کدهای در رابطه با مطالب فوق دارید) و در این میان به نظر میرسد مسئولان نیروهای مسلح هم از لحاظ آموزش هم در فضای مجازی و حقیقی خوب دفاع نکردند، چه میشود که مأموری که باید حافظ جان و مال و ناموس مردم باشد جرأت استفاده از سلاح کمری خود را ندارد در حالیکه میبیند مجرم با قمه یا شمشیر به سمت او میآید تا او را مورد ضربه قرار دهد، چگونه میشود کسی نتواند از خود دفاع کند بعد توقع داشته باشیم از مردم دفاع کند.
نتیجهگیری: نه حرکت مأموران غربی در بهکارگیری سلاح و نه استفاده از سلاح در ایران توسط مأموران درست است، بلکه مأمور باید در چهارچوب قانون و بدون ترس بتواند از سلاح خود در مواقع نیاز استفاده کند، خطاب این یادداشت به همه مردم و مسئولان است اگر اقتدار پلیسی خدشهدار شود، دیگر آنجا جای زندگی نیست!