اقتصادی

درآمد نجومی صداوسیما از فوتبال، دست کوتاه فوتبال از «حق پخش»

خبرمهم: حالا که در فصل نقل‌وانتقالات هستیم و صدای تیم‌هایی مانند استقلال و پرسپولیس از نداشتن بودجه و افزایش هزینه‌ها درآمده است و بازیکنانشان به بهانه پیشنهادهای بهتر و بیشتر، باشگاه‌شان را ترک می‌کنند، بد نیست نگاهی بیندازیم به ماجرای حق پخش و خلأهای قانونی یا کم‌کاری‌های احتمالی آن. اختلافی که حالا تبدیل به یک مساله شده و نیاز به یک تصمیم جدی در ساختار حاکمیتی دارد.

به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرمهم، نه به امروز تعلق دارد و نه قرار است ظاهرا به این زودی‌ها حل شود. صحبت از حق پخش تلویزیونی برای باشگاه‌های ورزشی و به‌طور خاص فوتبال است که چندسالی می‌شود در همه جای جهان پذیرفته‌شده است. حالا که در فصل نقل‌وانتقالات هستیم و صدای تیم‌هایی مانند استقلال و پرسپولیس از نداشتن بودجه و افزایش هزینه‌ها درآمده است و بازیکنانشان به بهانه پیشنهادهای بهتر و بیشتر، باشگاه‌شان را ترک می‌کنند، بد نیست نگاهی بیندازیم به ماجرای حق پخش و خلأهای قانونی یا کم‌کاری‌های احتمالی آن. اختلافی که حالا تبدیل به یک مساله شده و نیاز به یک تصمیم جدی در ساختار حاکمیتی دارد و به‌واسطه تاثیرش در جامعه و اقبال عمومی مردم به آن همراهی و همفکری تمامی نهادها و مدیران ذی‌نفع را می‌خواهد و فراتر از آن به یک قانون شفاف و غیرمبهم و کارآ نیاز دارد.شاید با معرفی و تایید وزیر جدید ورزش و همراهی سازمان صداوسیما با ابراهیم رئیسی، این مشکل برای همیشه رفع شود و از بروز مشکلات جدی در سطح آسیا یا سلب میزبانی‌های احتمالی جلوگیری شود. بدون تعارف فوتبال در کشور ما طرفداران بی‌شماری دارد و در بزنگاه‌های مختلف مانند جام‌جهانی و لیگ قهرمانان آسیا یا حتی جام ملت‌های آسیا اثرات آن را بر حال‌وهوای کلی جامعه‌مان دیده‌ایم و سودهای اجتماعی و اقتصادی آن هم که قابل‌شمارش و نمایش است.

از سی به صفـر

برای اهمیت ماجرا کافی است بدانید که به‌طور میانگین حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد درآمد باشگاه‌های مختلف جهان از محل حق پخش است. به‌عنوان‌مثال در لالیگای اسپانیا به‌دلیل فروش غیرمتمرکز حق پخش تلویزیون، ۵۱درصد کل درآمد باشگاه‌های این کشور از فروش حقوق پخش بازی‌ها حاصل می‌شود و وابستگی به این منبع درآمدی نسبتا بالاست و جالب اینکه سهم درآمد حاصل از اسپانسرینگ و فروش اقلام تجاری تنها ۲۵ درصد است. تقریبا بیش از نیمی از درآمد باشگاه‌های اسپانیایی از حق پخش تلویزیونی است. با اینکه در اروپا از دهه ۶۰ میلادی تجاری‌سازی فوتبال همزمان با محبوب‌تر شدن تلویزیون و فوتبال شروع شد در کشور ما اما از اواسط دهه ۸۰ و تقریبا چهار، پنج‌سال بعد از حرفه‌ای شدن لیگ برتر فوتبال، مدیران مختلف در سازمان وقت تربیت‌بدنی و سپس وزارت ورزش‌وجوانان و فدراسیون فوتبال و سازمان صداوسیما درگیر ماجرای حق پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی بودند. سال ۱۳۸۷ قراردادی سه‌ساله به ارزش نزدیک به ۳۰ میلیارد تومان بین فدراسیون فوتبال و صداوسیما منعقد شد تا تلویزیون به‌صورت اقساطی، پولی تحت‌عنوان حق پخش به فوتبال دهد.
تلویزیون فصل اول ۱۰، فصل دوم ۱۱ و در فصل سوم هم ۱۳میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان پول پرداخت کرد. همان زمان هم نسبت به این رقم پایین اعتراض شد و مدیران باشگاه‌ها با یک حساب سرانگشتی مشخص کردند که بدبینانه این رقم را تلویزیون در نیم‌فصل لیگ به‌دست می‌آورد و درآمدش از نیم‌فصل دوم سود خالص می‌شود. سروصداها زیاد شد و خرج تیم‌ها هم زیاد شده بود. تلویزیون می‌دانست که مخاطبان فوتبال، جامعه بزرگی را تشکیل می‌دهند و از دست دادن آنها یعنی از دست دادن درصد زیادی از بینندگانش. فوتبالی‌ها بعد از اتمام قرارداد اول، این بار رقم سالانه ۹۰ میلیاردتومان را به سازمان صداوسیما پیشنهاد کردند و درنهایت اما قرارداد سه‌ساله دیگری به ارزش ۹۶ میلیارد تومان بسته شد و این یعنی یک‌سوم رقمی که اهالی فوتبال پیشنهاد کرده بودند. صدای اعتراض فوتبالی‌ها بلند شد اما آنها پیرو ضرب‌المثل «کاچی به از هیچی» بودند و به کارشان ادامه دادند. قرارداد دوم هم مانند قراردادهای دیگر تمام شد و همزمان شد با تغییر و تحولات در سازمان صداوسیما.
ضرغامی فوتبالی رفته بود و جایش را داده بود به سرافرازی که دنبال چابک‌سازی سازمانش بود. فدراسیون فوتبال وقت که احساس می‌کرد شرایط عوض‌شده و ممکن است رقم بیشتری به‌دست بیاورد، پیشنهاد ۱۶۰میلیارد تومانی برای یک سال به سازمان صداوسیما داد. این سازمان اما پای مذاکره هم نیامد و با استدلال اینکه قانونی برای پرداخت حق پخش وجود ندارد، زیر بار پرداخت یک‌ریال برای پخش مسابقات فوتبال نرفت و یکی از مدیران وقتش گفته بود که رشته‌های دیگر برای پخش بازی‌هایشان به ما پول هم پرداخت می‌کنند و حالا چرا ما باید به فوتبالی‌ها پول هم بدهیم! و البته احتمالا تابه‌حال کسی به او گفته که چه فرقی بین بینندگان فوتبال و مثلا هاکی یا واترپلو در ایران است.
درست در زمانی که صداوسیما به‌صورت علنی قید پرداخت حق پخش به فدراسیون را زده بود یکی از کشورهای همسایه قراردادی ۱۰ساله به ارزش یک‌میلیارد دلار با تلویزیون کشورش بسته بود. حالا این شما و این ماشین‌حسابی که به شما بگوید رقم کلش به تومان و هرسالش چندبرابر پرداختی سازمان صداوسیمای خودمان می‌شود. وقتی مدیران فدراسیون این خبر را به مدیران سازمان صداوسیما دادند آنها ظاهرا بهشان برمی‌خورد و پیشنهاد سالانه ۲۰میلیارد تومانی به فدراسیون می‌دهند و خلاص.|
تقریبا قابل پیش‌بینی است که جواب فدراسیون فوتبال چه بوده است. برای پایان این بخش بهتر است به این نکته توجه کنید که مجلس ششم شورای اسلامی، نیمه اول مهرماه سال۸۰، صداوسیما را مکلف به پرداخت حق پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی کرد و از آن زمان تاکنون و به‌استثنای سال‌هایی که ذکر آن رفت، خبری از پرداخت نبوده است.

انــواع حق پخش

قبل از اینکه به انواع حق پخش در رسانه‌های مختلف جهان ورود کنیم، خوب است بدانید که پس از تصویب قانون بودجه سال ۹۹ اعلام شد که درآمد حاصل از تبلیغات ناشی از پخش مسابقات ورزشی باید به نسبت ۳۰ به ۷۰ بین وزارت ورزش‌وجوانان و سازمان صداوسیما تقسیم شود، درآمدی که برای سال‌جاری معادل ۵۰ میلیارد تومان درمجموع برآورد شده است تا سهم وزارت ورزش معادل ۱۵ و سهم سازمان صداوسیما معادل ۳۵ میلیارد تومان باشد.
حالا و فارغ از اینکه چه میزان از این رقم پرداخت شده است در لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ برآورد این درآمد به ۱۵۰ میلیارد تومان افزایش یافته و نسبت ۳۰ به ۷۰ مربوطه ثابت مانده است، هرچند درخصوص این لایحه باید منتظر تصویب نهایی از سوی مجلس شورای اسلامی و تبدیل آن به قانون بودجه باشیم، بااین‌وجود درصورت تصویب لایحه و تبدیل آن به قانون، سهم وزارت ورزش از درآمدهای تبلیغاتی ناشی از پخش مسابقات ورزشی در سال آینده به ۴۵ میلیارد تومان و سهم سازمان صداوسیما به ۱۰۵ میلیارد تومان افزایش خواهد یافت.
به‌طورکلی سه نوع حق پخش تلویزیونی رقابت‌های ورزشی در رسانه‌های جهان وجود دارد: حق پخش زنده، حق پخش غیرزنده (که در این نوع حق پخش، زمان گذشته از ساعت این بازی‌ها عامل مهمی برای قیمت‌گذاری است) و حق پخش خلاصه یا صحنه‌های مهم بازی «Highlights». از طرفی شبکه‌های خبری‌ای که حق پخش نوع سوم را نخریده باشند، حتی گل‌های بازی‌ها را هم نمی‌توانند پخش کنند و باید تنها به نشان دادن چند عکس یا حتی صرفا درج نتایج اکتفا کنند.
شبکه‌ای که حق پخش یک مسابقه ورزشی زنده را خریده باشد، حق پخش بازی‌ها را به دو شکل دیگر دارد. آنها علاوه‌بر بازارهای داخلی، فدراسیون‌ها و سازمان‌های لیگ فوتبال می‌توانند حق پخش مسابقات‌شان را در بازارهای خارجی نیز به‌صورت جداگانه ‌بفروشند. اینجاست که باید خدا را شکر کنیم برای زندگی در کشوری که در یک روز می‌توانیم سه یا چهار بازی از لیگ‌های مختلف فوتبال جهان را رایگان ببینیم.

چاه نفتی به نام لیگ برتر فوتبال

بیستمین دوره لیگ برتر فوتبال امسال با قهرمانی پرسپولیس به پایان رسید و شاهد اتفاقات مختلف تلخ و شیرین در این لیگ بودیم. اما اجازه بدهید این‌بار از زاویه دیگری به این مسابقات نگاه کنیم. اینجا ما بازی‌های استقلال و پرسپولیس که از شبکه سه سیما پخش شده و همچنین تاحدودی برنامه‌های فوتبالی مانند «فوتبال برتر» و «شب‌های فوتبالی» را بررسی می‌کنیم. ابتدا کافی است بدانید استقلال و پرسپولیس در سال فوتبالی که گذشت، هم در آسیا حضور داشتند و هم در لیگ و جام حذفی. با احتساب ۳۰ بازی در لیگ، ۶ بازی در مرحله گروهی آسیا و حدودا ۵ بازی در جام حذفی و سوپرجام، هرکدام از این تیم‌ها تقریبا ۴۰ بازی پخش‌شده زنده از تلویزیون داشته‌اند. البته در هفته‌های پایانی لیگ امسال و به‌دلیل همزمانی یا عدم همزمانی، یک بازی پرسپولیس و سه بازی استقلال از شبکه ورزش پخش شدند.
از آن‌طرف و با مطالعه میزان تعرفه تبلیغات در شبکه‌های تلویزیونی متوجه می‌شویم که میانگین هزینه هر ثانیه تبلیغ در شبکه‌یک حدود ۲۵میلیون تومان، میانگین هزینه هرثانیه تبلیغ در شبکه دو حدود ۲۷ میلیون تومان و میانگین هزینه هرثانیه تبلیغ در شبکه سه حدود ۳۳ میلیون تومان است و احتمالا همه می‌دانیم که مسابقات فوتبال از شبکه سه پخش می‌شود. خب، حالا می‌توانیم ۸۰ بازی این دو تیم را ضرب‌در تقریبا ۳۰ دقیقه آگهی برای قبل، بین دو نیمه و بعد از بازی کنیم و آن را در ۶۰ ثانیه ضرب کنیم و بعدش یک ضرب دیگر در ۳۳ میلیون تومان. اجازه بدهید فعلا همین کار را بکنیم.
زمانش می‌شود ۱۴۴هزار ثانیه و درآمدش می‌شود چهارهزار میلیارد و ۷۵۲میلیون تومان! ممکن است کسانی باشند که به این ۳۰دقیقه معترض باشند. در پاسخ باید بگوییم ما این ۳۰دقیقه را به‌طور میانگین درنظر گرفته‌ایم و درآمد تلویزیون از اسپانسر برنامه، زیرنویس‌ها و تبلیغات حین بازی را هم محاسبه نکرده‌ایم و نوش جان دوستان در تلویزیون. حالا کافی است نگاهی بیندازیم به همان جدول تعرفه‌های شبکه سه سیما؛ جایی که در آن میزان هزینه تبلیغات در ساعات مختلف دیده می‌شود. می‌دانیم که در بهار و تابستان بازی‌های لیگ برتر فوتبال دیرتر برگزار می‌شود و در اکثر مواقع به‌جای سریال‌ها روی آنتن می‌روند.
جدول تعرفه‌ها نشان می‌دهد تعرفه هر ثانیه تبلیغ قبل از مجموعه شبانه ۱۴۳ میلیون تومان است. با اینکه گفته می‌شود تعرفه تبلیغات فوتبال، بیشتر از سریال‌های شبانه است، اما همان مبلغ مندرج در جدول تعرفه‌ها را درنظر می‌گیریم. حالا همان ۱۴۴هزار ثانیه زمان پخش آگهی را ضرب‌در ۱۴۳ میلیون تومان می‌کنیم. اگر ماشین‌حساب‌تان خراب شد حق دارید! ۲۰هزار میلیارد و ۵۰۰میلیون تومان درآمد صداوسیما از پخش آگهی‌های ۸۰ بازی استقلال و پرسپولیس درطول یک فصل فوتبالی است.
یادتان باشد که از افزایش تعرفه‌ها در دربی‌ها که امسال تعدادشان ۳ بازی بود عبور کردیم و همچنین از بازی‌های آسیایی مهم که آگهی‌هایش هم به‌مراتب بیشتر بود گذشتیم. این را دیگر سرانگشتی نمی‌گویند، اما با کمک ماشین‌حساب متوجه شدیم که سازمان صداوسیما حداقل چهار هزارمیلیاردتومان و حداکثر ۲۰ هزار میلیارد تومان از کنار پخش بازی‌های استقلال و پرسپولیس درآمد دارد؛ رقم عجیبی که بخش اندکی از آن می‌تواند مشکلات بزرگ این دو باشگاه را حل کند.

پنجره‌های تشنه و سود اسپانسرها

در سال‌های اخیر باز و بسته شدن پنجره‌های نقل‌وانتقالاتی استقلال و پرسپولیس و صدور احکام فیفا برای این دو باشگاه بیشتر از تعداد بازی‌هایشان شده است. وضعیت نامشخص مالکیتی این دو تیم و وعده‌های سرخرمن دولت و وزیر ورزش مبنی‌بر ورود آنها به بورس و خصوصی شدن‌شان، بودجه این دو باشگاه را هم دچار مشکل کرده است. کارگزارهایی که احتمالا آشنای فلان وزیر و وکیل هستند، چند صباحی می‌آیند و با کمترین رقم، سود سرشاری از این دو باشگاه پرطرفدار به جیب می‌زنند. اسپانسر روی پیراهن که سود بیشتری می‌کند. با همان رقم‌هایی که گفته شد محاسبه می‌کنیم. حساب کنید که شما اسپانسر یکی از این دو باشگاه هستید و برای یک‌سال مثلا ۱۰۰میلیارد تومان هزینه پرداخت کرده‌اید. ۴۰ بازی شما از تلویزیون پخش شده است.
۴۰ بازی را می‌توان ضرب‌در ۹۰ دقیقه کرد اما زمان دیده شدن لوگوی اسپانسر را به‌طور میانگین ۱۰ دقیقه محاسبه می‌کنیم. این ۴۰۰ دقیقه را طبیعتا باید ضرب در ۶۰ ثانیه کنیم. به عدد ۲۴ هزار ثانیه می‌رسیم. حالا این عدد را ضرب در همان ۳۳ میلیون تومان میانگین تعرفه آگهی شبکه سه می‌کنیم. به رقمی در حدود ۸۰۰ میلیون تومان می‌رسیم. کجای دنیا چنین سودی وجود دارد؟ اسپانسر روی پیراهن به‌جای هشتصد میلیون تومان، حدودا صد ملیارد تا ۱۱۰ میلیارد تومان هزینه می‌کند و دیده هم می‌شود.
رسانه پخش‌کننده بازی‌ها و اسپانسر روی پیراهن، نزدیک به ۲۰هزار میلیارد تومان از کنار این دو تیم به‌دست می‌آورند یا صرفه‌جویی می‌کنند، آن‌وقت بازیکن همین دو تیم به‌خاطر چهار پنج میلیارد تومان راهی باشگاهی صنعتی می‌شود که نهایتا ۴ بازی‌اش در سال از شبکه سه پخش زنده می‌شود که اتفاقا با همین دو تیم است و بودجه‌اش را از وزارتخانه‌های قوی و ثروتمند به‌دست می‌آورد.
شاید اگر یک‌دهم این رقم‌ها به این دو باشگاه تعلق بگیرد، هم شاهد لیگ جذاب‌تری باشیم و هم برای امنیت و سرگرمی جامعه قدم بلندی برداشته شود. افتخارآفرینی هرکدام از این دو باشگاه و باشگاه‌های دیگر برای کشور ما، جو امیدبخش و نشاط‌آوری را ایجاد می‌کند که ممکن است به‌صورت طبیعی با هزینه‌های هنگفت انجام نشود. حق این دو باشگاه باید داده شود. اگر مشکل از قانون بد یا بی‌قانونی یا حتی تمرد از قانون است، باید آن را حل کرد. /فرهیختگان

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا