اقتصادی
بازار مسکن با طرحهای سطحی متعادل نمیشود
به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرمهم، مسکن یکی از مهمترین احتیاجات مردم به حساب میآید که امروز با توجه به وضعیت اقتصادی موجود بیش از نیمی از هزینههای سبد خانوار را به خود اختصاص داده است، این هزینهها در سال جاری با توجه به شتاب و رشد یکباره قیمتها، رشد بیشتری داشت و باعث شد تا بخش بزرگی از مردم دچار مشکلات اساسی شوند. حالا مسکن در سال پیشرو یکی از نگرانیهای جدی و مهم مردم تلقی میشود که مسئولان باید برای آن برنامهریزی درستی داشته باشند تا بتوانند از التهاب این بازار بکاهند. در همین زمینه «آرمانملی» گفتوگویی با بیتا… ستاریان، تحلیلگر اقتصاد مسکن، داشته که در ادامه میخوانید.
وضعیت مسکن در سال ۹۹ را چطور ارزیابی میکنید؟ چه اتفاقاتی در این سال برای بازار مسکن رخ داد که مورد توجه است؟
موضوع مسکن صرفا مربوط به امسال یا سال قبل نیست، مشکل مسکن مشکلی است که سالهاست با آن مواجه هستیم. امسال هم تقریبا بهرغم اینکه کرونا شیوع پیدا کرد و علیالقاعده باید کلا مانند مشاغل دیگر در رکود قرار میگرفت، دیدیم که تا شهریور ماه تقریبا ماهانه هفت الی هشت درصد رشد قیمتی داشت و بعد یکباره تقریبا تا آذر ماه متوقف شد و دوباره در دی و بهمن این رشد قیمت ادامه پیدا کرد. در اسفند هم هنوز کاملا این وضعیت مشخص نیست ولی پیشبینی ما این است که افزایش قیمت داشته باشد. مسکن تابعی از شرایط بسیار پیچیده اقتصادی است و نمیتوانیم مسکن را در بافت خودش یا مسائل اجتماعی و رفتاری خاصی مثل رصد صرف آماری بررسی کنیم چراکه بردارهای کلان اقتصادی در آن تاثیر بهسزایی دارند. بهعنوان مثال زمانیکه وضعیت مسکن ایران را در دوره کرونا و رکود اقتصادی بینالمللی بررسی کنیم میبینیم که در ایران به همان ترتیب که در برخی از شاخصهای اقتصادی رشد داشته، رشد کرده است. این وضعیت نشان میدهد که بازارهای اقتصادی ایران متاثر از بردارهای اقتصادی بینالمللی است که در ایران رشد میکند و سربالایی و سرپایینی رشد را بهوجود میآورد یا مسائل دیگری که میتوان روی آنها بحث و بررسی کرد. پیشبینی ما این بود که در سال ۹۹ احتمال رکود وجود دارد ولی بردارهای اقتصاد جهانی باعث شد که مسکن از رکود خارج شود، یعنی به طریقی باعث شد کسانی که میخواستند سرمایههای خود را در کشورهای دیگر سرمایهگذاری کنند، در داخل این کار را انجام دهند؛ همه اینها را که بررسی میکنیم میبینیم که عملا رکودی که پیشبینی میشد، در بازار مسکن نداشتیم. برای سال ۱۴۰۰ که اقتصاد پساکرونا محسوب میشود مسائل و کنش و واکنشهای اقتصاد بینالمللی را در ایران خواهیم داشت. یعنی بحث حضور سرمایههای غرب به شرق خواهد بود که یکی از پایگاهها احتمالا ایران باشد. بحث دیگر موضوع بودجه و سهم بخش بودجه عمرانی کشور است که یکی از بردارهای مهم اقتصادی محسوب میشود. موضوع بعدی بحث مسائلی مانند نیاز به مسکن است که تولید آن به حدی نبود تا بتواند نیازهای کشور را تامین کند و کسری بسیار بالایی در این حوزه وجود دارد. اینها همه پارامترهایی خواهد بود که بهعنوان بردارهای مثبت رونق بررسی میشوند و اگر بخواهیم در مورد بردارهای منفی صحبت کنیم بحث انتخابات ریاست جمهوری و تاملی است که در موضوع سرمایهگذاری در مسکن ایجاد میکند، بحث بعدی ایجاد جذابیتهای دیگر برای سرمایهگذاری به منظور کاهش نگاه سرمایهای به مسکن است. اینها مسائلی هستند که باید به آنها توجه شود، برای سال آینده احتمالا باز هم با توجه به همه بردارهای مثبت افزایش قیمت را خواهیم داشت.
با توجه به وضعیت موجود، طرحهای تولید مسکن از جمله طرح ملی مسکن یا جهش تولید مسکن، امکان اجرا شدن دارند؟
عمدتا دولت عاجز از تولید مسکن است، هیچ جای دنیا چنین اتفاقی نمیافتد و اینکه این طرحها اصلا تاثیری در بحث مسکن ندارند. براساس طرحی که چهار سال پیش ارائه شد قرار بود که ۴۰۰ هزار واحد مسکونی ساخته شود، قبل از آن هم مسکن مهر، مسکن ویژه و مسکن اجتماعی و مسکن کارگران را داشتیم. این طرحها؛ وظایف جاری همه دولتهاست. یعنی حتی دولتهای کشورهای توسعهیافته که اصلا مشکل مسکن و قیمت آن را ندارند و این مسالهای حل شده است؛ سالانه ۴۰ تا ۵۰ هزار واحد مسکونی برای بخشی از پایینترین دهکهای جامعه تامین میکنند که هنوز هم با توجه به اینکه قیمت و اجاره مسکن در آن کشورها ارزان است، باز هم نمیتوانند مسکن بسازند. همانطور که گفتم این وضعیت جاری همه دولتهاست، ما هم همینطور. ما نمیتوانیم با موضوع مسکن مانند کشورهای توسعهیافته که این موضوع برای آنها حل شده، برخورد کنیم. الان مساله مسکن تقریبا نیمی از جامعه ما را درگیر خودش کرده است و بیش از ۷۰ تا ۸۰ درصد هزینه سبد خانوار تمام کارمندان و کارگران و اقشار مختلف جامعه را هزینههای مسکن تشکیل میدهد. ما باید برای این موضوع اقدامی انجام دهیم. الان حتی اگر دولت ۵۰ یا ۱۰۰ هزار واحد مسکونی هم بسازد و به مردم تحویل بدهد باز هم با یک موضوع تکراری مواجه میشویم؛ یعنی فروش امتیاز! نمیتوانیم موضوع مسکن را در قالب این نوع طرحهای فانتزی حل کنیم. ساخت سالانه ۵۰ تا ۱۰۰ هزار واحد مسکونی برای نیاز ۶۰۰ هزار موردی تاثیری را ایجاد نمیکند.
با توجه به سرعت ساختوساز حتما اجرای طرحها زمانبر و در نتیجه افزایش قیمت را به دنبال خواهد داشت، آیا با توجه به این مورد مطرحشدن چنین طرحهایی دور از واقعیت نیست؟
حتمــا در کمیسیونهایی که این طرحها مطرح میشوند این موارد را میدانند؛ میدانند طرح ۴۰۰ هزار واحد مسکونی یعنی هشت سال کار برای دولت و میدانند این واحدها با ۲۰، ۳۰ یا ۵۰ میلیون تومانی که الان گرفته میشود، ساخته نخواهند شد یا دولت خودش باید برای ساخت بودجه بگذارد یا از مردم پول بگیرد و دوباره همان اتفاقاتی که در مسکن مهر رخ داد را خواهیم دید. الان یک کارمند ساده باید روزانه شش تا هفت ساعت از کارکرد روزانه خود را برای تامین اجاره پرداخت کند درحالیکه افراد باید حداکثر یک ساعتونیم کار کنند و اجارهشان را بدهند و مابقی ساعت کاری به تامین معیشت و سایر نیازمندیها صرف شود. چطور میشود که مشکل مسکن پس از گذشت نیم قرن هنوز حل نشده است؟ آیا ما نتوانستیم حل کنیم یا نخواستیم؟ بهنظر میرسد ارادهای برای حل این موضوع در کشور وجود ندارد./آرمان ملی