نزاع بر سر شغلهای اینستاگرامی
به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، اخیرا سخنگوی دولت در توئیتی از وجود یک میلیون شغل در پیامرسان اینستاگرام خبر داد. این اظهارنظر با واکنش مخالف سیدمصطفی میرسلیم همراه شد. او سخنان سخنگوی دولت را خفت خواند. این در حالی است که مشخص نیست، منظور میرسلیم از خفت سخنان سخنگوی دولت بوده یا ایجاد شغل؟! این ابهام موضوع واکنش معاون وزیر ارتباطات بود. احضار محمدجواد آذریجهرمی به دادسرای فرهنگ و رسانه، هراس از فیلترینگ اینستاگرام را افزایش داده است. همین امر وضعیت را در این حوزه رو به التهاب برده است.
بقای یک میلیون شغل خفت است!
اخیرا علی ربیعی سخنگوی دولت دوازدهم در واکنش به احضار محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات درخصوص فیلتر نکردن پیامرسان اینستاگرام و برخی دیگر از عناوین اتهامی رشته توئیتی منتشر کرد. ربیعی در بخشی از این رشته توئیت نوشت: «باتوجه به مطالعات تخصصی در خصوص اشتغال و فضای مجازی، معتقدم هرگونه محدودسازی یا تعطیلی اینستاگرام، منجر به کوچ دادن حدود یک میلیون ایرانی به سمت بیکاری و فقر میشود.» این توئیت از سوی مخالفان اصولگرای پیامرسانهای خارجی بدون پاسخ نماند. اندک زمانی پس از اظهارنظر ربیعی، سید مصطفی میرسلیم، نماینده مجلس یازدهم و عضو شورای مرکزی حزب موتلفه در توئیتی نوشت: «این چه خفتی است که سخنگوی دولت مدعی شده اینستاگرام یک میلیون شغل در کشور آفریده است؟ عدم خودباوری تا چه حد؟!»
باز هم مجلس اقلیتها
چند نکته قابل توجه در سخنان میرسلیم وجود دارد؛ اول اینکه اعلام یک آمار از وضعیت کاربران فضای مجازی و افرادی که از این فضا کسب درآمد میکنند، چه نسبتی با خفت دارد؟ خفت به معنای سرافکندگی است. اعلام آمار موضوعی نیست که موجب سرافکندگی باشد. برخی دیدگاهها و رویکردهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی توان نگاه کردن به پدیدههای اجتماعی از منظر همه افراد جامعه را ندارند. در نظر نگرفتن پسند همه افراد جامعه و تصمیمگیری برای خصوصیترین ابعاد زندگی فردی مردم از سوی برخی افراد، معنای خفت سیاسی است.
عدم توفیق پیامرسانهای داخلی
نکته دیگری که باید در توئیت میرسلیم به آن توجه کرد، این است که او در تلاش بوده تا نسبتی میان فیلتر شبکه اجتماعی اینستاگرام و خودباوری به وجود بیاورد. خودباوری ملی در اینجا تنها میتواند دو معنا داشته باشد. اول اینکه کسب درآمد از پیامرسان خارجی باید با مشاغل دیگری در داخل کشور جایگزین شود. برداشت دوم آن است که پیامرسان داخلی میتواند جایگزین کسب درآمد بهجای اینستاگرام باشد. در نکته اول باید گفت، چرا افرادی باید نوع مشاغل مردم جامعه را به آنان تحمیل کنند، حال آنکه یکی از وظایف حکومت بهبود وضعیت معیشت مردم است. درخصوص برداشت دوم باید اشاره کرد، پیامرسانهای داخلی یک بار پس از سال ۹۶ فرصت داشتند تا در آزمون کارایی و کسب مقبولیت مردمی پیروز شوند. با این وجود استقبال قابل قبولی از آنها صورت نگرفت، تا جایی که پیامرسان سروش، وابسته به صداوسیما، پس از میلیاردها تومان هزینه به مزایده گذاشته شد. با تمامی این احوال، توئیت کوتاه میرسلیم بدون پاسخ نبود و سجاد بنابی معاون وزیر ارتباطات توئیت کرد: «خفت؟ ایجاد شغل خفت است یا اظهارنظر سخنگوی دولت؟ اگر استفاده از اینستاگرام یا هر پلتفرم بینالمللی خفت است، حضور جنابعالی اینجا چه معنایی دارد؟» نکتهای که معاون وزیر ارتباطات بدان اشاره کرد نیز امری قابل توجه است. برخی چهرههای سیاسی در حالی از فیلترینگ و محدودیت پیامرسانها صحبت میکنند که این اظهارات را در بستر مورد انتقاد به گوش مردم میرسانند. تناقض آشکاری که در اینجا مشاهده میشود، نشان از آن دارد که ابزارهای ارتباطی جایگاه خود را در تمامی سطوح حکومتهای مدرن از جمله جمهوری اسلامی پیدا کردهاند. موضوع بحث، خود نمونهای از افزایش سهولت گردش آزاد اطلاعات در دوران فعلی است. این ابزارها کمک شایانی به شفافیت عملکرد مسئولان و اطلاعرسانی به مردم با بیشترین سرعت و نازلترین هزینه کردهاند. حذف ویژگیهای بارز عصر ارتباطات ناممکن بوده و امکانی برای آن فراهم نیست./آرمان ملی