تکدیگری مدرن برخی از جوانان
به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، در سراسر دنیا همواره عدهای به دنبال کسب درآمدهای بالا هستند که در تجارت الکترونیک شرکتهای بازاریابی شبکهای همواره وعده رسیدن به این خواسته را به افراد میدهند. از همین رو لازم است مردم تفاوت این شرکتها را با شکل هرمی آن دانسته و با اطلاعات کامل برای فعالیت ورود کنند. این مسئله برای ما از آن جهت مهم است که قشر جوان دانشجو این روزها به میزان زیادی جذب شبکههای بازاریابی میشوند و بعد از مدتی با سرخوردگی این کارها را رها میکنند.
ترفند هرمی
ترفند هرمی یا طرح هرمی نوعی مدل کسبوکار غیر پایدار است. شکل کلی آن به این صورت است که افراد با پرداخت مقداری پول عضو شرکتی میشوند تا در آینده با به عضویت درآوردن چند نفر دیگر و رشد زیرمجموعه مشتریان به چند برابر حق عضویت دست پیدا کنند. شبکه اعضای این شرکتها در لایههای پایین افزایش پیدا میکند و از این جهت ساختار شبکه مشتریان شبیه هرم است. سادهترین صورت این شبکهها نوع دودویی است که اگر با یک عضو شروع شود پس از ده مرحله به بیش از هزار عضو جدید میرسد. فعالیت این نوع شرکتها این است که تعداد اعضایشان آنقدر رشد خواهد کرد تا محدودیت جمعیت مشتاقان عضو نشده موجب شود یافتن عضو جدید کم و بیش ناممکن شود. در چنین وضعیتی جمعیت بسیار بالایی از اعضا، که گاهی تا نود درصد کل هم میرسد، در لایههای پایینی قرار دارند و پولشان را از دست دادهاند و در عوض شرکت و درصد کمی از افراد به پول رسیدهاند. این در حالی است که شرکت نیز طبق قوانینش عمل کردهاست. برای مثال شرکتی صد هزار تومان میگیرد و در صورتی که عضوی دو عضو جدید معرفی کند به او صد و پنجاه هزار تومان حقالزحمه میدهد. این شرکت با عضویت هر دو نفر، دویست هزار تومان میگیرد و صد و پنجاه هزار تومانش را به عنوان حقالزحمه میدهد. در نتیجه بیهیچ کار مفیدی پنجاه هزار تومان برایش میماند. در چنین فعالیتی همیشه بیش از ۵۰ درصد اعضاء فقط حق عضویت دادهاند و با گسترش شبکه تعدادشان افزایش پیدا میکند تا زمانی که رشد شبکه متوقف شود.
بازاریابی شبکهای
بازاریابی شبکهای، نوعی شیوه فروش است که در آن کمپانیها محصولات و کالاهای خود را بدون تبلیغات و بدون واسطه به فروش میرسانند، و مشتریان پس از خرید در صورت تمایل میتوانند محصولات کمپانی را بازاریابی کنند و سود بگیرند. درآمد در بازاریابی شبکهای هم در ازای فروش مستقیم کالا و هم در ازای فروش از طریق زیرمجموعه کسب میشود. در بازاریابی شبکهای، بازاریابها به صورت «تبلیغات کلامی» یا «تبلیغات چهره به چهره» اقدام به فروش محصولات کمپانی میکنند. تحقیقات آژانسهای نظارت بر مصرفکننده بهطور مستقل، نشان میدهد بین ۷۰ تا ۷۵ درصد از افراد شرکتکننده در بازاریابی شبکهای به درآمدهای بالا نمیرسند. داشتن محصول، قانونی بودن شرکت را تعیین نمیکند. بعضی از شرکتهای هرمی برای رد گم کردن، استراتژی خود را بازاریابی چندسطحی معرفی کرده و محصولی را در پلان خود قرار میدهند ولی چون هدفشان فروش محصول نیست، قیمت آن بسیار بالاتر از بازار آزاد خواهد بود، یا اینکه دریافت محصول در آن شرکتها مشروط به فعالیت در پلان تجاریشان است که برای کسانیکه نمیخواهند یا نمیتوانند مشتری پیدا کنند، پول از دست میرود. ماهیت بازاریابی شبکهای باعث از بین رفتن آن میشود اما چگونه؟ بازاریابی شبکهای با وعده موفقیت و داشتن زیرمجموعههای پرتعداد برای هر توزیعکننده اقدام به کار میکند. فرض کنید همه چیز خوب پیش رود و فروشندهها روز به روز بیشتر شوند. وقتی تعداد فروشندهها به واسطه افزایش نمایی و تصاعدی به حالت نهایی خود برسد دیگر بازاریابی برای استخدام موجود نخواهد بود. حال شرکت با انبوهی از فروشندگان رو به رو است که قصد دارند محصولات را به خریداران عرضه کنند اما کدام خریدار؟ خود خریداران تبدیل به فروشنده شدهاند. دیگر در سمت خریدار کسی نمانده و همه قصد فروش دارند. در این حالت حجم عظیم عرضه و میل بالای فروشندگان به عرضه کالا و اشباع بازار باعث ضرر گسترده توزیعکنندگان رده پایین میشود. در حال حاضر، قوانین و مقررات فعالیت در شرکتهای بازاریابی شبکهای در اکثر کشورها معین شدهاند؛ ولی هیچ ارگان مشخصی وجود ندارد که مشخص کند یک کمپانی خاص هرمی یا شبکهای قانونی است. اما در ایران قانونی یا غیرقانونی بودن یک شرکت بازاریابی شبکهای را وزارت صنعت، معدن و تجارت مشخص میکند. از نگاه FTC, BBB, AG هر کمپانی که بیشتر به جذب بازاریاب میپردازد تا فروش محصول به مردم عادی، هرمی و غیرقانونی است.
تفاوت فعالیت شرکتهای هرمی با بازاریابی شبکهای
تفاوت عمده بین شرکتهای هرمی و بازاریابی شبکه ای، بحث محصول است، شرکتهای بازاریابی شبکهای محصول مصرفی ارائه میدهند. وقتی یک نفر وارد شرکت و جذب میشود، اول آموزشهایی را در مورد شیوههای بازاریابی، معرفی محصولات و شبکهسازی کسب میکند، از سوی دیگر محصولات شرکت را نیز با تخفیفهایی که بستگی به پنل شرکت دارد، خریداری میکند، خریدها نیز امتیازبندی میشود. با هر خریدی که اعضا از شرکت انجام میدهند، امتیاز کسب میکنند و تخفیف میگیرند و این کالای خریداری شده را نیز به سایرین میفروشند. آمار ۵ شرکت برتر نتورک مارکتینگ، بین سالهای ۲۰۱۵ تا سال ۲۰۱۹ توسط گوگل ترند جمعآوری شده است. این آمارها نشاندهنده این است که بازاریابی شبکهای در سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ در اوج خود بود و رفته رفته در حال افول است. و اما بشنویم از تجربه افرادی که روزی خود را نتورکر مینامیدند: درآمد شرکت بسیار بیشتر از ما بود نتورکری با سابقه چند ماهه گفت: « من طی مدتی که فعالیت میکردم، آموزشها و باورهایی که برای موفقیت در کسب و کار باید داشته باشم را یاد گرفتم. اما زمانی که میخواستم به پول برسم چیز زیادی دستم را نمیگرفت. دلیلش داشتن محصولات با قیمت زیاد و پلنهای درآمدیای که داشتند بود. علاوه بر سودی که از گران فروشی محصولات دریافت میکردند پلن درآمدزایی خود را طوری ترسیم کرده بودند که سود خاصی نصیب بازاریاب نشود. من با چهار نفر لول ۱ و حدود ۳۰ نفر شبکه به فروش محصولات میپرداختم. بعد از فروش حدود ۴۳ میلیونی در ۲ ماه فقط ۱.۳۰۰.۰۰۰ تومان پورسانت به من و به طور کل شبکه من پرداخت شد. »
کسی موفق است که زودتر وارد شود
نتورکری که از ادامه تحصیل برای فعالیت در نتورک انصراف داده بود گفت: « اگر بخواهم به طور خلاصه تجربه دو ساله فعالیت خود در این شرکتها را توضیح دهم باید بگویم در ابتدا وعده درآمد زیاد از طریق فروش محصول توسط شبکه گستردهای که شخص معرف برای من ترسیم کرد به من داده شد اما وقتی وارد کار شدم متوجه شدم که بحث فروش محصول در این سیستم کاملا یک مسئله فرعی است و آنچه مهم است تشکیل یک شبکه گسترده و رسیدن به درآمد از این طریق است یعنی در ابتدا برای رسیدن به درآمد باید به اصطلاح برده سیستم میشدم و با فروش محصولات به خودم و شرکت کمک میکردم. فروش هم با این ترفند آموزش داده میشد که باید، چه برای محصولات کاربردی چه غیرکاربردی در مشتریهای بالقوه خودم حس نیاز به آن محصول را به وجود میآوردم تا ناچار شوند کالای مورد نیاز خود را از من تهیه کنند و بعد از مدتی که آموزشها را فرا میگرفتم باید ایجاد این حس نیاز را از محصول به خود کار متمرکز میکردم به این صورت که چون این کار درآمد خوبی دارد و همه به این محصولات نیازمند هستند پس روزی همگان وارد این سیستم میشوند و کسی موفق است که زودتر وارد شود پس وقتی با این توضیحات نیاز به ورود به سیستم در افراد را به وجود بیاورم آنها ناچار خواهند شد که وارد شوند.»
اصل فعالیت در این سیستم کار کردن روی ذهنیت افراد است
این جوان در ادامه گفت: « نکته حائز اهمیت نوع آموزشها در این سیستم بود که در ابتدا بسیار منطقی و شفاف و قانونی جلوه میکرد و بیشتر معطوف به تلاش و تقویت اراده و فروش محصول بود اما هرچه پیشتر میرفت آموزشهای ما برگرفته از درسنامهها و فیلمهای آموزشی و گفتههای کسانی بود که قبلا در سیستم هرمی و در شرکتهایی مثل گلدکوئست فعالیت کرده بودند و به پردرآمدترینها تبدیل شده بودند. البته به افراد تازه وارد اجازه دسترسی به این آموزشها داده نمیشد و باید وفاداری شما وحسن نیتتان به بالاسریهایتان به اثبات میرسید تا شما را از این آموزشها بهرهمند کنند. اصل فعالیت در این سیستم کار کردن روی ذهنیت و بعد روانی افراد است، یکجور شستشوی مغزی به این شکل که گاهی اوقات با تحقیر و توهین همراه است و تمام ضعفهای شخصی و خانوادگی فرد به چالش کشیده میشود و سپس به او انگیزه رسیدن به خواستههایش و برطرف کردن ضعفها با فعالیت تمام وقت در این سیستم داده میشود.»
پول حرف اول را میزند
جوان دیگری در مورد تجربه و نظرش راجع به این فعالیت به ما گفت: « بازاریابی شبکهای شکل تقریبا جدیدی از کسب و کار است که از تمام ابزارهای موجود مانند روانشناسی و روانکاوی و علوم اقتصادی و تجاری بهره میبرد تا عرضه و تقاضا و فرهنگ مصرف را به حداکثر خود برساند و تمام اهداف فرد را بر کسب درآمدهای میلیونی متمرکز کند البته گاهی اوقات برای افرادی که تمایلی به درآمد بالا و پول زیاد نداشته باشند هم راههای دیگری وجود دارد و این افراد اینطور توجیه میشوند که این کار دارای جنبههای دیگری از جمله رشد شخصیتی و بهبود روابط اجتماعی و دارا شدن روحیه بالا و مثبتاندیش میباشد. در این سیستم موفقیت شما در گرو فعالیت افرادی است که وارد شبکه و زیرمجموعهتان میشوند و چون چیزی جز پول برای افراد مشغول به این کار اهمیت ندارد همه باید به هر نحو که شده تلاش کنند تا شما موفق شوید و برای آنها هم همینطور است. در نتیجه خیلی از افراد مورد سوءاستفاده قرار میگیرند و وقتی متوجه میشوند چه خبر است که دیگر دیر شده و سرمایهشان از دست رفته است زیرا برای شروع فعالیت در این سیستم شما باید یا حق عضویت پرداخت کنید یا میزان مشخصی محصول بخرید. شرکتهای خیلی کمی هستند که این اجبار را به نیروهای خود تحمیل نمیکنند و به همین دلیل هم خیلی رشد نکردهاند. با رویکردهای موجود در این سیستم چیزی به نام اخلاق حرفهای و کاری در آن معنا ندارد و تنها چیزی که مهم است پولدار شدن به هر قیمت و هر شکلی است. این شرکتها با بهانه فروش محصول خود را قانونی جلوه میدهند اما ماهیتشان همان شرکتهای هرمی است و با تغییرات اندکی در شکل، ماهیتشان به هیچ عنوان تغییر نکرده است. هرچند،چند سال از تجربه فعالیت من در این سیستم میگذرد اما هنوز گاهی اوقات اثرات مخربی که این کار در روحیه و روان من ایجاد کرده است مرا آزار میدهد.»
شکست، سرخوردگی، افسردگی و بیاعتمادی
در خصوص تاثیرات بازاریابی شبکهای بر دانشجویان و جامعه ، دکتر جعفر بای جامعه شناس به آفتاب یزد گفت: « متاسفانه جامعه ما دچار آفت افراط و تفریط است. این شیوه فروش محصول در شکل شبکهای در حال گسترش است. قشر دانشجو به علت مشکلات و بیکاری و از سوی دیگر سودای ثروتمند شدن برای جذب شدن در این شبکهها مناسب به نظر میآیند. دانشجو از این طریق سرگرم میشود و وقت او پر میشود و اجناسی در پرتوی این نوع فعالیتها فروخته میشوند. اما استعدادی که باید در مسیر رشد، تعالی و پیشرفت قرار بگیرد متاسفانه در این مسیر قرار میگیرد که به شکل مقطعی از او استفاده میشود و به وسیله آنها افراد دیگری به درآمدهای کلان میرسند. این شبکهها قربانیکننده استعدادها و محل نابودی تواناییهای قشر جوان است. از سوی دیگر بعد از هرینه کردن وقت و انرژی، زمانی که جوان به دستاوردی نمیرسد سرخورده میشود. زیرا جنس تبلیغات این شرکتها به این صورت است که برای افراد اهداف بزرگی را ترسیم میکنند و آنها را از این طریق وارد شبکهای میکنند. این نوع فعالیتها برای جوانان آرزوهای تحقق نیافته ایجاد میکند و باعث سرخوردگی و واماندگی در آنها میشود. این نسل به جای آن که به دنبال آرزوهای متعالی برود با این سرخوردگیها تنها به عزلت و گوشه میرود و در نهایت به افسردگی و بیاعتمادی دچار میشود. در حقیقت از جوانان برای رسیدن شرکت به اهدافش سوء استفاده میشود. جنسهای این شرکتها اغلب بیکیفیت و گران قیمت هستند. احساس باختن و شکست خوردن در جوان آثار روانی، اجتماعی و عاطفی زیادی دارد. در ادامه برخی از این جوانان برای جبران به عنوان عنصر شکست خورده درصدد انتقامگیری از جام بر میآیند و اقدامات مجرمانه انجام میدهند.
این نوع کارها نوعی تکدیگری مدرن را به جوانان آموزش میدهد
وی در ادامه افزود: « بنیانگذاران این شرکتها نباید با نگاه سوء استفاده گرایانه به نسل جوان بیکار ما نگاه کنند. جوانان باید در مسیر درست استعدادها و رشته تحصیلی خود قرار بگیرند. این نوع کارها نوعی تکدیگری مدرن را به جوانان آموزش میدهد. جوانان با جمعآوری پول برای دیگران تنها میتوانند درصدی از این سودها را دریافت کنند. نابسامانی عناصر نیروی انسانی و در نتیجه بالا بودن میزان بیکاران در کشور ما باعث شده است این نوع شبکهها به راحتی بتوانند از جوانان ما سوء استفاده کنند. این نوع تکدیگری کاخ آرمانها و آرزوهای جوان را نابود میکند و او را به تباهی و سیاهی میکشاند. جوانان برای این شبکههای بازاریابی نردبان ترقی هستند. امروز جمعیت جوان یک فرصت طلایی برای پیشرفت و سازندگی کشور است. »
بازاریابی شبکهای در ایران به معنای واقعی وجود ندارد
دکتر احمد روستا اقتصاددان درباره بازاریابی شبکهای گفت:« بازاریابی شبکهای در ایران به معنای واقعی وجود ندارد و بیشتر جنبه همان بازاریابی هرمی را دارد. بازاریابی شبکهای اگرچه نوعی از رویکرد بازاریابی در سطح جهانی است اما شیوه مدیریت و اجرای آن در ایران به گونهای است که به تمام جزئیاتش پرداخته نمیشود. این شبکهها به ایجاد هیجانات و دادن وعدههای دروغین مشغول هستند و تلاش میکنند افراد را جذب کنند اما متاسفانه بعد از مدتی این افراد دچار ناامیدی و یاس میشوند. به عبارتی بازاریابی شبکهای در ایران از ساختار و نوع مدیریت تا آثاری که بر جامعه به جای میگذارد، نیاز به بازنگری دارد. اگر این شبکهها به شیوه درست فعالیت کنند میتوانند تاثیر مثبت هم در اقتصاد داشته باشند اما نوع برخورد ما و اداره کردن این شبکههای بازاریابی در جامعه ما آثار مخرب اقتصادی و اجتماعی زیادی دارد. زمانی که همه وادار میشوند که به هر شکلی به مصرف دامن بزنند، عملا یک حرکت غیرواقعی در جریان است. از سوی دیگر آن قدر فشار روی مخاطب از جمله گروه شبکه وجود دارد که این افراد بعد از عدم دستیابی به اهداف تعریف شده، دچار انواع نومیدیها و بحرانهای روحی و اقتصادی میشوند. »/آفتاب یزد