استیصال بورسی ها
خبرمهم: شبکههای اجتماعی پر شده از پیامهای سهامداران که دارایی شان از بین رفته است
گزارش بخش اقتصادی سایت خبرمهم، به هوای این گفته «مردم باید همه چیز را به بورس بسپارند» تمام دار و ندارشان را فروخته و یا قرض کردهاند تا بتوانند در این بازار پر فراز و نشیب بورس سرمایهگذاری کنند بلکه سود بیشتری به دست بیاورند. اما افت شاخص سهام در این روزها که بورس را به رنگ قرمز در آورده، عجیب غافلگیرشان کرد. حالا آنها ماندهاند با ضرری که کردهاند و از همه بدتر داراییهای از دست رفته شان. بعضی هاشان خجل زده خانواده شدهاند و بعضی دیگر درمانده و مستاصل گشته اند. اما کاری از دستشان برنمیآید به غیر از آنکه مقابل سازمان بورس تجمع کنند تا شاید بتوانند ضرر مالی شان را جبران کنند. امری که با این اوصاف بعید به نظر میرسد. شاید صبوری کردن چاره کارشان باشد همانطور که هادی حق شناس کارشناس اقتصادی در این خصوص به آفتاب یزد گفته بود:« نباید به بازارهای اقتصاد لحظهای نگاه کرد چرا که بازار موضوع دینامیک است نه مکانیکال. یعنی امروز یک بازاری رشد دارد و بازار دیگر ضرر میکند فردا ممکن است بازاری که ضرر کرد سود کند و بازار دیگری ضرر کند. بنابراین در بلندمدت کسانی که در بازار میمانند سود میبرند. هیچ بازاری در دنیا نیست که امروز در آن سرمایهگذاری کنید و فردا سود آن را ببرید.»
از خجالت سکته میکنم
طمع یا آینده گری، هرآنچه که هست باعث شده سهامداران بورس زیان ببینند. پیامهایشان در فضای مجازی گواه حال و هوای تلخ شان در این روزهای سرخ رنگ بورس است.
یکی از این افراد که دچار استیصال گشته و نمیداند سهام بخرد یا بفروشد نوشته است:« میگن جلوی ضرر و از هرجا بگیری سوده به نظرتون خروج بزنیم چون همه اینایی که میفروشن میگن میفروشیم پایینتر میخریم»
دیگر سهام دار بورس گفته است:«بازار جایی هست که نه میشه بگی بفروش و نه میشه بگی بخر یه دوراهی که هیچکس نمیدونه چه کار کنه منم موندم در این شرایط»
فرد دیگری گفته است:«دوستانی را میشناسم که به خاطر بورس از کار رسمی و دولتی استعفا دادند و الان هرجا میروند هیچکس جوابشون را نمیده و اون آب باریکه زن و بچه هاشون رو هم با دست خودشون قطع کردند»
مالباخته دیگری اینطور مینویسد:«من پاداش پایان خدمت ۳۰ ساله مادرم رو که معلم بود و بازنشسته شد به دعوت رئیس جمهور به بورس آوردم اما حالا چی. خدا شاهده الان یک هفته است ازخجالت نابود کردن پاداش ۳۰ سال خدمت مادرم توی پانسیون میخوابم و روی رفتن به خانه را ندارم.روز و شبم را با قرص اعصاب و سیگار میگذرونم هیچی مثل این نیست که شرمنده مادرت بشی هفته پیش مقداری طلا داشت آورده بهم داده میگه پسرم غصه نخور اینا رو بفروش اون لحظه احساس کردم زمان وایستاده و همین الان که از خجالت سکته کنم از خونه بیرون زدم و آواره پانسیون شدم»
مالباختگان دیگر نوشته اند:« به زحمت حدود ۳۰ میلیون تومان پس انداز داشتم سهام خریدم و الان شاید ۱۰ میلیون باقی مانده باشد الان میخواهم خانهای رهن کنم و نمیتوانم»، «آقا من مسافرکش بودم، تاکسیم رو فروختم پولشو آوردم تو بورس!»، «من همه طلاهامو فروختم اومدم تو این بورس لعنتی»، «من قبلا سمت غرب تهران مستاجر بودم. الان صابخونه جوابمون کرده. با پولی که داشتم سمت وردآورد میتونستم خونه بگیرم. البته یه ارثی به ما رسید که میخواستم خونه بخرم، همسرم گفت ببریم تو بورس. اما حالا نمیدونم چه کنم»، «بنده خدا مادر خانومم هفتهای یک بار میپرسه پولی که تو بورس گذاشتیم سود داده؟ و ما هر بار میگیم: بله چجورم سود داده و اون بنده خدا نمیدونه چقدر ضرر کرده»،«حیف از اون زمینهایی که فروخته و پولش تو بورس ریخته شد»، «من بدبخت پول قرض کرده بودم برای بورس چه میدونستم قراراین بلا سرم بیاد»
ادامه اعتراض بازندگان بورس
صبح دیروز برای چندمین بار سهامداران معترض مقابل سازمان بورس و اوراق بهادار نسبت به عملکرد دولت در این بازار تجمع کردند. تعدادی از سهامداران معترض که اغلب از سهامداران خرد بازار محسوب میشوند برای بار سوم مقابل سازمان بورس و اوراق بهادار در منطقه ونک تجمع کردند. پس از دعوت گسترده دولت از مردم برای سرمایهگذاری در بورس، کدهای بورسی به طور قابل توجهی افزایش یافت و برخی از مردم با فروش اموال خود در این بازار سرمایهگذاری کردند و با رشد بیسابقه، شاخص در مردادماه به بالای ۲ میلیون واحد رسید اما از اواخر مردادماه شاهد ریزش بازار بودیم به طوری که امروز شاخص در کانال یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد قرار دارد. دولت هر چند وعدههایی برای تقویت و حمایت از بازار و سهامداران خرد داده اما تاکنون به اجرا نرسیده است و از این رو سهامداران خرد که خود را بازنده این بازار میدانند در چند هفته گذشته نسبت به تجمع مقابل مجلس و سازمان بورس اقدام کردهاند./آفتاب یزد
دولت گفت پولهای اضافی را بیارید بورس ، قرض نه فروش خانه نه ، فروش ماشین نه