شیوع ناامنی غذایی پس از اشاعه کرونا
به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرمهم، یکی از غرورانگیزترین اتفاقهای دوران آغاز قرنطینههای خانهنشینی ناشی از شیوع کرونا ویروس در جهان و ایران( اگرچه کشور ما هیچگاه به شدّت و حدّت سایر کشورهای گرفتار در این ویروس مشمول قرنطینه نشد) عدم تخلیه فروشگاهها از مواد غذایی و مشاهده وفور آنها در قفسههای فروشگاهی بود. اتفاقی که موجب شد تا هم رئیسجمهوری و هم معاون اول او و متعاقب آن گزارشهای بانک مرکزی و… به درخشش بخش کشاورزی نسبت به سایر بخشها در دوران رکود تحمیلی ناشی از کرونا در کنار رکورد همیشگی ناشی از تحریمهای شدید اقتصادی ببالند! اما آیا براستی با وجود تمهیدات اتخاذ شده در بخش کشاورزی و صنایع غذایی همه چیز بر وفق مراد پیش میرود!؟ آیا وقتی بر اساس گزارش سازمان خواروبار ملل متحد (فائو)، پیامدهای منفی شیوع ویروس کرونا باعث خواهد شد «امسال تعداد افرادی که در جهان به غذای کافی دسترسی ندارند و به عبارت دیگر گرسنه هستند، ۱۳۲ میلیون نفر افزایش یابد و این تعداد ۳ برابر بیشترین افزایش سالانه تعداد گرسنگان طی ۱۰۰ سال گذشته در جهان است» سهمی از این رشد گرسنگی مشمول مردم ایران نمیشود؟ آیا به وعدههای خوشبینانه «همه چیز امن و آرام است» میتوان خوشبین ماند!؟ البته نه اینکه وزیر جهاد کشاورزی یا مسئولان در توفیق بیشتر بخش کشاورزی نسبت به سایر بخشها آمار غلط ارائه داده یا میدهند، اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که فرایند الگوی خرید و مصرف در ایران به صورت تدریجی و پیش از شیوع کرونا دستخوش تغییرات و افت محسوس شده است و این را از ۲برابر شدن مصرف گوشت مرغ در ایران نسبت به آمار توصیهای میانگین جهانی و در نقطه مقابل آن کاهش شدید مصرف گوشت قرمز، سبزیجات و همچنین گوشت ماهی و لبنیات که در هرم غذایی توصیه شده کارشناسان تغذیه جایگاه مهم و تعیینکننده در متابولیسم بدن انسانها به ویژه در سنین رشد کودکان و مادران دارد، میتوان درک کرد.
در واقع هر چقدر مسئولان ما از جمله وزیر سابق جهاد کشاورزی به وفور مواد غذایی در بازار و اعلام اظهاراتی نظیر این در مقابل دوربین صداوسیما و بدون چالش از سوی مصاحبه شونده میبالند که «محصول کشاورزی امروز به وفور در کشور وجود دارد» دشواری تامین برخی نهادههای تعیینکننده در بازار فرآوردههای پروتئینی کشور را چگونه میتوان نادیده گرفت!؟ و در این میان از آنجا که به گزارش فائو «شیوع ویروس کرونا چرخه تامین غذا در جهان را مختل کرده، قدرت خرید مردم را کاهش داده و به اقتصادهای جهان آسیب زده است» و این گزارش هیچ استثنایی را به ویژه برای کشورهای درگیر شده با کرونا در بر نگرفته است، نباید در باد غرور سیراب بودن مردمانی خوابید که به نظر میرسد عدم هجوم آنها به خرید مایحتاج روزانه غذایی متاثر از نداشتن نقدینگی حداقلی جهت خرید برخی اقلام غذایی مهم نیز میتواند بوده باشد. کما اینکه نمیتوان از یاد برد که وقتی قیمت گوشت قرمز در ایران به صورت جهشی از ۴۵ هزار تومان در هر کیلو به ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تومان هم پرواز کرد، مردم گرفتار یک معضل جامعه شناختی ناشی از ترس تاریخی کمبود مواد غذایی، بخش مهمی از نقدینگی خود را صرف انبار کردن دهها کیلو گوشت قرمز در فریزر ساید بای ساید با واهمه رسیدن نرخ گوشت قرمز به نرخ ۱۵۰ هزار تومان یا حتی نایابی کامل آن کردند! غافل از اینکه ماندگاری بیش از مدت معین گوشت در فریزر نیز این ماده مغذی از انواع اسیدهای آمینه مورد نیاز را به تفاله گوشتی بیخاصیت بدل خواهد ساخت!
در هر حال فارغ از این معضل که تحریریه “آفتاب یزد” میکوشد آن را در گزارش دیگری مورد بررسی آسیب شناسی از منظر اجتماعی و اقتصادی قرار دهد، تهدید شیوع کرونا علیه تغذیه جامعه انسانی ایران هم نکتهای نیست که به آن اقرار نتوان کرد!
در واقع اگر گزارش کشورهای قدرتمند کشاورزی را نیز مورد توجه قرار دهیم، نمیتوانیم با انکار واقعیات، سطح رفاه کشاورزان خودی را بالا و سطح رفاه کشاورزان برون مرزی را تیره و تار جلوه دهیم! بهطور نمونه کار به جایی رسیده که در شهر کوئینز ایالت آمریکا مردم برای دریافت بسته کمکهای غذایی که ممکن است تنها یک هفته نیازهای غذایی آنها را تامین کند، مجبور هستند ۸ساعت در صف منتظر بمانند و این در حالی است که کشاورزان در ایالت کالیفرنیا در حال شخم زدن زمینهای خود بدون برداشت محصولات هستند و در ایالت واشنگتن هم میوهها هم روی درختان در حال خراب شدن است! (اتفاقی که البته برای کشاورزی ایران چندان تازگی ندارد و غریبه نیست اما چنان عادی شده است که اتلاف ۳۰ درصد مواد غذایی ایران در اثر نبود تنظیم بازار و الگوی کشت مدون یا به چشم نمیآید یا با خرید تضمینی و سرنوشت ناکجا آباد محصولات خریداری شده مازاد در بازار دارای مقصد استاندارد و دارای ارزش افزودهای نشده است.)
نگاهی به گزارش فائو از سطح بازار جهانی، تصویر آشنایی برای مصرفکنندگان ایرانی و کشاورزان هم وطن ما دارد؛ با این تفاوت که این اتفاق برای کشورهای درگیر کرونا تازگی دارد و برای ما ایرانیها امری عادی در روال اقتصاد کشاورزی است!
«در اوگاندا شاهد تلنبار شدن بارهای موز و گوجه در بازارها هستیم و حتی قیمتهای بسیار پایین هم باعث نشده که افرادی که بیکار شدند بتوانند آنها را خریداری کنند.» «محمولههای برنج و گوشت هم در نزدیکی بنادر فیلیپین، چین و نیجریه شناور مانده و هنوز خبری از تخلیه آنها به گوش نمیرسد.» «در آمریکای جنوبی اما کشورهایی نظیر ونزوئلا در حال رفتن به سمت قحطی هستند.» ماریا چیلتون، مدیر مرکز جوامع بدون گرسنگی دانشگاه بروکسل بلژیک، میگوید:« ما برای نسلها شاهد تبعات بحران کنونی خواهیم بود. به عنوان مثال در سال ۲۱۲۰ همچنان مردم درباره بحران امسال صحبت خواهند کرد.»
بحران کمبود مواد غذایی یا قدرت خرید مواد غذایی، امروز شکافهای اجتماعی در سطح جهان را گسترش داده چرا که افراد ثروتمند هنوز هم فرصت بالا بردن ثروت خود و لذت بردن از شرایط موجود را دارند در مقابل اما میلیونها نفری که شغل خود را از دست دادهاند، با وجود اجرای هزاران میلیارد دلار بستههای اقتصادی از سوی دولتهای جهان که ( که البته در ایران ما چندان محسوس و پایدار نیست!) باعث شده مردمانی که وجوه و نقدینگی خود را به امید سود بیشتر در بورس سرمایهگذاری کنند، پول کافی برای تامین مواد غذایی حیاتی و سلامت آفرین خانواده خود نداشته باشند.
در واقع وقتی خود رئیس جمهوری با بیان اینکه «نباید اجازه دهیم تکانههای اقتصادی چون تحریم یا تنگناهای کرونایی آهنگ توسعه کشور را کند کرده و به اقتصاد خانوار و معیشت و رفاه مردم ضربه بزند»، تلویحا اقرار میکند که تنگناهای تغذیهای مردم هم جدی است و هر چقدر هم در رویه امید آفرینی دولتش بدمد که «با وجود اینکه تکانههای اقتصادی ناشی از تحریمها و شیوع ویروس کرونا در برخی حوزهها لطماتی را به اقتصاد کشور زده است، اما دولت تمام تلاش خود را به کار بسته است که در حد امکان فضای توسعه و رونق در تولید و کسب و کار را حفظ کند و در عین حال تامین کالاهای مورد نیاز مردم مسیر خود را ادامه دهد.» اما همه نیک میدانند که سفره مردم ایران نیز کوچک و کوچکتر از قبل شده و اگر هم «سیری شکمی» با لقمههای بزرگ نان یارانهای برقرار است، اما «گرسنگی سلولی» تهدیدی است که تظاهرات بالینی آن در سالهای آینده در تختهای بیمارستانی به ویژه با بیماری خاموش قرن یعنی «پوکی استخوان» آشکار خواهد شد؛ هر چقدر که کوتاه شدن قد ایرانیان به نسبت رشد قد ژاپنیها خود روند معکوس تغذیه نامناسب را اعلان میکند.
دسترسی فیزیکی به اقلام خوراکی بدون توانایی اقتصادی برای خرید
فاطمه پاسبان، دکترای اقتصاد کشاورزی و عضو هیئت علمی موسسه پژوهشهای برنامهریزی اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی در گفتگو با خبرنگار روزنامه “آفتاب یزد” با بیان اینکه بخشهای مختلف اقتصادی در ماههای گذشته تحت تاثیر کرونا قرار گرفتهاند، تاثیر شیوع این ویروس بر جنبههای گوناگون بخش کشاورزی ایران را چنین تحلیل میکند: «اگر از جنبه تولید بخش کشاورزی موضوع را تحلیل کنیم، چند اتفاق رخ داده که هماکنون بخش کشاورزی را متاثر کرده و در آینده نیز این تاثیر بیشتر میشود. نخست اینکه به دلیل محدودیتهای جابهجایی و قرنطینه، دسترسی به بازار محصولات کشاورزی کاهش پیدا کرده و در نتیجه، امکان انتقال بخشی از تولیدات به بازار از بین رفته است. در رابطه با آن بخش از محصولات کشاورزی که فسادپذیر هستند، تولیداتی که امکان عرضه به بازار را نیافتهاند، به ضایعات تبدیل میشوند. این موضوع بهخصوص در زمینه تولیدات کشاورزان خرده پا که در بازارهای محلی و منطقهای تولیداتشان را به فروش میرسانند بیشتر به چشم میخورد. علاوه بر این، محدودیتهای جابهجایی و تحرک کمتر، تولیدکنندگان را با مسئله تامین نهادههای تولید و دسترسی فیزیکی و اقتصادی به آنها نیز مواجه کرده است.»
وی مسئله دوم در این زمینه را مربوط به طرف تقاضا میداند و میگوید: اگر بخش تقاضای محصولات کشاورزی را در نظر بگیریم، با توجه به کاهش سطح درآمد به دلیل تعطیلی کسبوکارها و مشاغل، مشاهده میشود تقاضای محصولات کشاورزی نیز کاهش پیدا کرده و در نتیجه، قیمت برخی از محصولات در بازار نیز کاهش داشته است. این کاهش قیمتها در واقع به دلیل کاهش قدرت خرید واقعی رخ داده است. از طرف دیگر، با توجه به محدودیت و ثابت بودن درآمدها، اقلام دیگری که در حال حاضر بیشتر مورد نیازند، مانند اقلام بهداشتی، در سبد خانوار جایگزین شدهاند و بهنوعی، شاهد تغییر در الگوی مصرف و ترکیب سبد مصرفی خانوار هستیم. این موضوع نیز در کاهش تقاضا برای برخی محصولات کشاورزی نقش داشته است. البته توجه به این نکته ضرورت دارد که امکان خرید برخی محصولات کشاورزی مانند گوشت، برنج و حبوبات به دلیل قیمت بالا برای خانوارهای با درآمد متوسط و کم فراهم نیست و به عبارتی، دسترسی فیزیکی به این اقلام وجود دارد، اما دسترسی و توانایی اقتصادی برای خرید نیست. این نکته باید مورد توجه مسئولان باشد که موجودیت این کالاها در بازار به معنی تامین نیاز مصرفکنندگان نیست؛ بلکه به دلیل نبود قدرت خرید واقعی است. حذف این اقلام از سبد غذای خانوار، به معنای شیوع ناامنی غذایی در کشور است.
به گفته وی، بخش دیگری از تقاضای محصولات کشاورزی از طرف برخی کسبوکارها اتفاق میافتد مانند رستورانها، هتلها و اماکن گردشگری که تعطیلی آنها موجب شده هم بخشی از تقاضا برای محصولات کشاورزی کم شود و هم بخشی از تامین مالی تولیدکنندگان مواد غذایی که با بستن قرارداد و دریافت پیشپرداخت و روشهای مشابه انجام میشد، دچار چالش میشود و
بهطور خاص در تامین سرمایه در گردش با مانع مواجه خواهند شد.
البته به گفته پاسبان، این موضوع از منظر بازار محصولات کشاورزی به صورت فشار هزینه بر قیمت محصولات کشاورزی؛ تغییر هزینهها و قیمت تمام شده به دنبال شیوع کرونا و افزایش انگیزه احتیاطی صادرکنندگان برای ذخیره مواد غذایی استراتژیک نیز قابل تحلیل و بررسی است که شاید در این گزارش با محدودیت فضای یک صفحهای “آفتاب یزد” نمیگنجد، اما از آنجا که بر اساس پیشبینی فائو، تولید محصولات کشاورزی در اثر شیوع کرونا کاهش خواهدیافت و علاوه بر کمبود مواد غذایی با مسئله افزایش قیمت تمامشده در این محصولات نیز مواجه هستیم. در چنین شرایطی، کشورهای درگیر با ویروس کرونا، با توجه به اهمیت مدیریت بازار داخلی خود و تضمین امنیت غذایی شهروندان، سیاست افزایش ذخایر غذایی را اتخاذ کردهاند و در این میان، کشورهای صادرکننده محصولات کشاورزی و مواد غذایی در جهان، احتمال دارد صادرات خود را کاهش دهند.
اگر شیوع بیماری کرونا برای دوره طولانیتری ادامه پیدا کند و عرضه جهانی کاهش یابد، طبیعتاً قیمت این اقلام در سطح جهانی افزایش مییابد و بنابراین در تامین کالاهایی که پیش از این وارد میکردیم، با مسائل جدیدی مواجه میشویم که ادامه این روند میتواند دسترسی به غذا را دچار اشکال کند.
کمبود عرضه جهانی، کشورها را به سمتی هدایت میکند که ابتدا نیاز داخلی خود را تامین کنند. همچنین، با توجه به غیر قابل پیشبینی بودن زمان کنترل ویروس کرونا، انگیزههای احتیاطی برای ذخیره مواد غذایی استراتژیک افزایش مییابد. بنابراین اگر نتوانیم محصولاتی را که پیش از این وارد میکردیم، بهوسیله تولید داخلی تامین کنیم، تضمین امنیت غذایی جامعه بهسختی امکانپذیر خواهد بود.
در حال حاضر آنچه هویداست اینکه باید دید پس از سی و پنجمین کنفرانس منطقه آسیا و اقیانوسیه که از روز گذشته
۱۱شهریور ۹۹ با حضور ۴۶ کشور فائو به میزبانی کشور بوتان بصورت ویدیوکنفرانس آغاز به کار کرده و تا جمعه هفته جاری نیز ادامه دارد و یکی از رویکردهای اصلی آن نیز موضوع شیوع ویروس کرونا (کووید-۱۹) و تاثیر آن بر بخش کشاورزی و همچنین راهکارهای فائو برای کشورهایی است که متاثر از این بیماری بودهاند؛ چه دادههای مهم خبری و دورنمایی از دوران پساکرونا به بیرون درز خواهد کرد!؟/آفتاب یزد