به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، بیش از ۷ میلیارد انسان روی این کره خاکی نفس میکشیم؛ هر یک تواناییهای متفاوتی داریم و در راستای آن گام بر میداریم؛ در پوشش و اقلیم مختلف زندگی میکنیم و اهداف هر یک از ما با دیگری متفاوت است؛ حتی اگر همه یک هدف واحد داشته باشیم اما راههایی که برمیگزینیم ما را از سایرین متمایز میکند.
تاکنون امتحان همدلیمان را در حوادث مختلف از شیوع طاعون و وبا گرفته تا همین کرونا پس دادیم و این بیماری اخیر به ما فهماند که رنگ پوست، موقعیت جغرافیایی و مقدار پولی که در جیب داریم، نشانه برتر بودن نیست و اگر روزی به هم محتاج شدیم بدون ذرهای چشم داشت، داشته من برای تو.
فرقی نمیکند من کارگر و قشر یدی هستم و تو دکتر یا مهندس پشت میز نشین! به یک درد مشترک که برسیم، جیب من و تو ندارد. یک جای کار سرنوشت همه ما به هم گره میخورد. اگر تو ماسک نزنی، عزیزِ من میمیرد و اگر من ماسک نزنم، تو را به درد بی نفسی مبتلا میکنم. حرفِ جان که شود، بالا و پایین شهر ندارد! به اندازه تو، منِ پایین شهر نشین در خطر ابتلا به یک ویروسم و اگر درمان ویروس اینروزها پیدا نشود همه در خطریم و اگر پیدا شود جان همهمان در سلامت و امان است.
خستگی و دلتنگی ۸۵ هزار کادر درمان
۵ ماه شبانه روز کار کردن را ۸۵ هزار کادر درمانی میفهمند که حتی نمیدانند انتهای عرق ریختنشان کجاست؛ ۹ هزار نفر از این آمار به ویروسی مبتلا شدند که قرار بود یک ماهه بارش را از کشورمان برکند، اما ماند و شد بلای جان خانوادههایی که عزیزانشان را سالها حمایت کردند و عشق دادند تا جامه سفید برتن کنند و خدمتگذار باشد البته که همینطور شد و نهایتا حدود ۱۷ پرستار و کادر درمان جان خودشان را در راه دفاع از سلامت فدا کردند.
آنهایی که ماندند هنوز بیدارند و همین حالا که در حال نوشتن هستم و شما در حال مطالعه آن هستید، در گان و پوششهای گرم مشغول مراقبت از عزیزترینهایمان هستند. اصلا نیاز به اثبات این موضوع نیست. اخبار تلویزیون مدام مصاحبههایی را از محافظان سلامت نشان میدهد که از مردم خواهش میکنند کمی بیشتر به شیوهنامههایی بهداشتی اهتمام ورزند تا آنها هم کمتر مجبور شوند جای شیفت یکدیگر بایستند و بیخوابی بکشند.
مریم رضایی یکی از پرستارانیاست که این روزها برای تهیه گزارشم از او خواستم در صورت امکان برایم فیلمهای کوتاهی از خودش و همکارانش در حین کار و زمان استراحتشان بفرستد، ولی تقریبا دو ماهیاست که موفق به انجام اینکار نمیشود. تماس که میگیرم اصلا فرصت نمیکند پاسخ دهد و وقتی جواب میدهد هم میگوید امروز چند همکار دیگرش به دلیل ابتلا به کرونا، مرخصی استعلاجی گرفتند و او مجبور است چند شیفته بایستد. در آخرین پیامش هم گفت شرایط بیمارستانها گل و بلبل نیست و با چشمهایشان شاهد موج دوم کرونا روی تخت بیمارستانهاست.
زوج پزشکی که از جان و جیبشان مایه گذاشتند
زحمات پرستاران تنها به تهران ختم نمیشود. میان اخبار تلخ فوت بیماران کرونایی و خستگی کادر درمان، خبر شیرینی از یک زوج درمانگر در تبریز شنیدم.
وحید جعفرلو متولد ۱۳۶۰ دانشآموخته دانشگاه شهید بهشتی است. گرایش او جراحی سرطان است و در دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد. دو سالی میشود که در شهر تبریز در نقش هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز مشغول است. همسر او ماریا بهرامیان متولد ۱۳۶۸ است و مدرک پزشکی عمومی خود را از دانشگاه علوم پزشکی تبریز دریافت کرده است و بعد وارد رشته تخصصی بیهوشی شد.
ماجرا از این قرار است که یک خانم جوان مبتلا به کووید ۱۹ دو روز قبل نیاز به هموفیلتر یعنی تصویه کننده خون داشته که همراهان بیمار امکان تهیه نداشته اند. این زوج جوان که این روزها در بیمارستان مخصوص بیماران کرونا مشغول به خدمترسانیاند، هزینه چند میلیون تومانی هموفیلتر را تقبل کرده اند.
وحید جعفرلو فوق تخصص جراحی سرطان در خصوص این ماجرا اظهار کرد: از اوایل اسفند ۱۳۹۸ که ویروس کرونا در ایران اوج گرفت، بیمارستانی که بنده و همسرم در آنجامشغول بودیم، جزو لیست بیمارستانهای پذیرنده بیماران کرونایی قرار گرفت.
من و همسرم بر حسب وظیفه خود در درمان بیماران کرونایی شروع به فعالیت کردیم و او به تبع رشتهاش در آی سی یو بیماران کرونایی مشغول به فعالیت است و من بیماران مبتلا به کرونا که نیاز به جراحی دارند، معالجه میکنم.
او ادامه داد: بیماری که نیازمند تصفیه خون بود حتی به چهره ندیده بودم و نمیشناختم و علت رقم خوردن این کمک کوچک، دل بزرگ همسر بنده است. خانم بهرامیان یک روز بسیار ناراحت بود و وقتی موضوع را جویا شدم، گفت که بیماری نیازمند تصفیه خون است تا التهاب بیماری کرونا در بدنش کم شود و این بیمار خانم جوانی است که همراهانش توانایی تأمین هزینه مورد نیاز را ندارند؛ بعد از مشورت با همسرم به این نتیجه رسیدیم که هزینه را تقبل کنیم و واقعا اگر تواناییاش را داشتم، مایل بودم به بیماران بیشتری کمک کنم.
جعفرلو گفت: نه به عنوان یک پزشک و نه به عنوان پرسنل درمان کرونا بلکه به عنوان یک انسان وظیفه داریم به هم کمک کنیم. در این اتفاقاتی که طی ۵ ماه اخیر رخ داد خیلی از خودگذشتگیها دیدیم و ذرهای از این محبتها هنوز جایی گفته و به تصویر کشیده نشده است. پزشکی و پرستاری یعنی عشق، استرس، شب بیداری و مسئولیت؛ پرسنل درمانی که از جان، اموال و خانوادهشان مایه گذاشتند، بی مهابا به دل کرونا زدند و شب و روز از بیماران کرونایی مراقبت کردند.من و همسرم هم جز کوچکی در این ماجرای پنج ماهه بودیم و اگر خدا بخواهد و در حد توان تا شکست ویروس کرونا خواهیم ماند./yjc